معنی جعبه کاغذدان اداری

فارسی به عربی

اداری

اداری، وزاری

عربی به فارسی

اداری

اداری , اجرایی , مجری

فرهنگ عمید

اداری

مربوط به اداره: میز اداری،
کارمند اداره،
ویژگی کاری که در اداره انجام می‌شود: جریان اداری،


جعبه

ظرفی صندوق‌مانند که از مقوا، چوب، پلاستیک، و امثال آن ساخته می‌شود،
[قدیمی] تیردان، ترکش،
٣. (موسیقی) ‌ [قدیمی] نوعی آلت موسیقی: چون فروراند زخمه بر جعبه / هرکه بشنید گرددش سغبه (مسعودسعد: ۴۶۸)،

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

اداری

اداری. [اِ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اداره. || عضو اداره.

فرهنگ معین

جعبه

تیردان، صندوقچه، هر چیز قوطی مانند، سیاه اسبابی به صورت یک واحد کامل الکترونیکی در وسی له های پرنده برای گردآوری اطلاعات از عملکرد وسیله در جریان پرواز، به ویژه در فهم علت سقوط، تقسیم قاب سرپوشیده ای برای ان [خوانش: (جَ بِ) [ع. جعبه] (اِ.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

اداری

(صفت) منسوب به اداره وابسته به اداره: کارهای اداری، عضو اداره آنکه در اداره کار میکند کارمند اداره یا امور اداری. قسمتی از امور عمومی است که مربوط به اداره نمودن افراد مردم و اجرا ء روز مره قوانین است و نشانه آن ارتباط دایم ما ء موران دولت با مردم می باشد.

مترادف و متضاد زبان فارسی

جعبه

بسته، صندوق، قوطی، مجری، تیردان، تیرکش

فارسی به آلمانی

جعبه

Boxen, Kasten (m), Schachtel (f), Brust (f), Brustkasten (m), Kiste (f), Lade (f)

معادل ابجد

جعبه کاغذدان اداری

2072

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری